پنج ماهگی آرشان
احوالات آرشان در پنج ماهگی :
آرشان مامان در پنج ماهگی شروع به دمر شدن میکنه البته قبلش هم این کار رو میکرد اما چند وقتیه که یادش رفته تازه اصلا دوست هم نداره دمر بشه واسه همینم وقتی بردمت دکتر بهم گفت باید هر روز باشما تمرین کنم تا خودت راه بیافتی و دمر بشی
یک جیگری شدی برای خودت که نگو و نپرس
شبها توی خواب کلی شیر میخوری و شدیدا میخوای من پبشت باشم حتی یه شب ساعت 4 صبح رفتم دستشویی شما هم خواب بودی اما تو خواب سر و صدا کردی منم فکر کردم شیر می خواهی اما وقتی بهت شیر دادم نخوردی و من فهمیدم فقط میخوای بغلت کنم
یک جیغ های بلندی می کشی که می مونم این همه صدا واقعا از تو در میاد ؟!!!!!! گاهی وقتها دست بردار هم نیستی کلی طولش میدی منم همش میترسم گلوت درد بگیره میام و حواست رو پرت میکنم اما به محض اینکه میرم دوباره شروع میکنی و روز از نو و روزی از نو ...
یه شب که تازه میخواستیم بخوابیم گذاشته بودمت تو تخت خودمون بابایی هم خوابیده بود رفتم که مسواک بزنم دیدم صدای شما داره میاد فکر کردم حتما دوباره بیدار شدی وقتی نگاهت کردم دیدم چشمهات بسته است و خوابی یعنی داشتی توی خواب حرف میزدی !!!!!! صدات رو با موبایل ضبط کردم جالب اینجا بود که کلی حرف زدی و قطع هم نمیکردی صحبتهات رو !!!!البته باز هم این کارو کردی حتی همین الانم که من دارم وبلاگت رو آپ میکنم بازهم داری تو خواب حرف میزنی شیرین عسل مامان و ماهم عادت کردیم !
وزنت در این ماه 7/200 بود و قدت هم 65 خدارو شکر همه چیز نرمال بود